محمد بیدخونی جمعه نوزدهم شهریور ۱۴۰۰، 15:38 بیتاب شد از دوریَت این قلبِ شکستهبیخواب شد از هجرِ تو این دیدۀ خستهیک عمر به شوق تو دویدیم و ندیدیمجز گَردِ بلایی که بر این سینه نشستهآه از رخِ ماهِ تو و شبهای سیاهماز صبحِ نگاهِ تو و آیاتِ خجستهغمهای مرا خط بکش ای دوست به لبخندتا پنجرۀ عمر مرا مرگ نبستهاین قصه به پایان نرسد تا تو نیاییهرچند دلم از قفسِ قافیه رستهمحمد بیدخونی بخوانید, ...ادامه مطلب