سروده های محمد بیدخونی

متن مرتبط با «آیینه» در سایت سروده های محمد بیدخونی نوشته شده است

سنگ و آیینه

  • محمد بیدخونی دوشنبه دهم آبان ۱۴۰۰، 5:40 دلم گرفته ز لبخندهای پر کینهاز این جماعت دشنام‌گوی دیرینهدگر به هیچ مرامی نمی‌توان دل بستدر این زمانه که سنگ است قلب آیینهرفیق خلوت دیرینه‌ام کجا رفتی؟که ماند داغ وصالت همیشه در سینهغم ندیدن تو لحظه‌های عمرم راشبیه کرده به حسّ غروب آدینهبیا که بی‌تو به هم ریخت وضعمان آقادر انتظار تو زد چشمهایمان پینهمحمد بیدخونی بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها